نانوشته ها یا نان و شته ها (هذیان های بی خودی)

گاه نوشته های روح الله مهاجری

نانوشته ها یا نان و شته ها (هذیان های بی خودی)

گاه نوشته های روح الله مهاجری

HAMRAH AVAL

دوستانِ همراه اول چرا آبروداری نمی کنند؟!؟


اصلا به عقیدهء من کسی که به همراه اول اطمینان کنه به بیراهه رفته.چرا که اسمش خیلــــــــــ...ی بزرگتر از خودشه;چون همراه اول خداست و همراه آخر هم خداست.شاید اگر پناه بر خدا ببرن ، همراه وسط ، اسم به نسبت مناسب تری باشه و با نصب در کمر که وسط بدن هم هستش ، هماهنگی داشته باشه


به هر حال بذارین داستانمو بگم...


ادامه مطلب ...

سوال



می آیید عاشق خدایی باشیم که به اندازهء  کافی  ،وقت برای توبه داده است؟ 


حکایت سید مهدی قوام و زن روسپی


توضیح روح الله:مطلب به قدری زیبا بود که به نوشتارش دست نزدم

انشاءالله که بهتر همین باشد!


سید مهدی قوام ـ از روحانی های اخلاقی دهه 40 تهران ـ یکی تعریف می‌کرد: روزی که پیکر سید مهدی قوام را آوردند قم که دفن کنند،به اندازه‌ی دو تا صحن بزرگ حرم حضرت معصومه کلاه شاپویی و لنگ به دست آمده بودند و صحن را پر کرده بودند. زار زار گریه می‌کردند و سرشان را می‌کوبیدند به تابوت…

ادامه مطلب ...

با امیر

 

امشب در هوایی خنک - بر خلاف شب های پیش-خلوتی با امیر داشتم و با هم قدم می زدیم که بعد از یادآوری فقط کمتر از ذره ای نعمت های عنایت شده از سوی خدا ، امیر که همیشه می گفت:

الله ! اوزووی بیزدن آلما !

این بار فقط گفت:شکر !

بادی دلکش و منحصر به فرد ، بوسه بر گونه های جفتمان زد.